به گزارش مشرق، علی حسن حیدری طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: روابط ایران و چین در چهاردهه گذشته جزو باثباتترین روابط بوده و منحنی روابط دو کشور همواره سیر صعودی داشته است. این سیر مثبت رو به رشد در روابط دو کشور، حاکی از اراده رهبران دو طرف برای دستیابی به سطحی از تعامل راهبردی همهجانبه است. روابط تهران و پکن به عنوان دو بازیگر مؤثر و تعیینکننده در سطح منطقه و جهانی در کنار حفظ استقلال و رقابتهای مثبت برای انتفاع از مزایای روابط دوجانبه، همواره بر حفظ حقوق متقابل، دفاع از منافع و اهداف راهبردی مشترک درسطح جهانی استوار بوده است. امضای تفاهمنامه ۲۵ ساله میان دو کشور اوج حسن اعتماد متقابل و نگرش بلندمدت دو کشور در روابط فیمابین است.
دو کشور در روابط بینالملل بر حرکت در چارچوب راهبرد نگاه به شرق و با انتقال قدرت هژمون از غرب به شرق تأکید دارند، و بر بازگشت نظم مبتنی برارزشها و هنجارهای شرقی در عرصه روابط بینالملل اشتراک نظر دارند. در شرایط گذار که جهان درحال انتقال از نظم قدیمی به نظم جدید است، چین و ایران تلاش میکنند با عبور از نظم تک قطبی فعلی با محوریت امریکا یک نظم جدید چندجانبه با محوریت قدرتهای شرقی را تدارک ببینند. از این رو چین به عنوان قدرت اقتصادی آینده در کنار ایران و روسیه تلاش دارد اضلاع اصلی نظام مدیریت جهان آینده را شکل بدهد. هر دو کشور براین باورند که این هدف زمانی محقق خواهد شد که سطح روابط آنها از وضعیت فعلی ارتقا یابد و در سطح راهبردی تعریف و تنظیم شود تا شرایط لازم برای همکاری و شکلدهی معادلات فراهم شود.
سفر رئیسجمهور چین در بهمن ماه ۱۳۹۴ به تهران که به امضای تفاهمنامه ۲۵ ساله میان دو کشور منجر شد و سفر دکتر رئیسی به پکن در بهمن ۱۴۰۱ یک سیاست با برنامهریزی از پیش طراحی شده است که در راستای تحقق و تکامل روند همکاریهای راهبردی دو کشور و نهاییسازی مراحل اجرایی توافقات فیمابین است.
بر همین اساس دو کشور ایران و چین به عنوان دو قدرت با نقشآفرینی بالا فارغ از فترتی که در اجرای توافقات تاکنون به وجود آمده است تلاش دارند با عبور از موانع و محدودیتهای پیش روی عملیاتیسازی تفاهمنامه ۲۵ ساله در دو کشور، با اتخاذ رویکرد عملگرایانه سازوکارهای لازم پیادهسازی آن را فراهم کنند. دو کشور با وجود گلایههایی که از کندی اجرای تفاهمنامه ۲۵ ساله دارند، ادامه وضعیت کنونی را نوعی فرصت سوزی میدانند که برنقش آفرینی و جایگاه آنها در معادلات منطقهای و جهانی تأثیر منفی خواهد گذاشت. از این رو هردو بر نهاییسازی توافقات فی مابین و ارتقای روابط در سطح راهبردی تأکید و تصریح دارند. چین با وجود قدرت و توانمندیهای چشمگیری که درحوزه اقتصادی، دیپلماسی عمومی و دفاعی و امنیتی دارد به این مسئله واقف است که ایران به عنوان یک بازیگر مؤثر منطقهای و جهانی که از مزیتهای منحصر به فرد ژئوپلتیکی، ژئواکونومیکی و ژئو استراتژیکی برخوردار است، تنها قدرت مطمئن در رقابتهای سیاسی و دفاعی جهانی است و بدون توسعه روابط با ایران و نهادینهسازی روابط تهران و پکن نمیتوان نقش تمام کنندگی درشکل دادن به معادلات منطقه و جهانی در رقابت با قدرتهای غرب با محوریت امریکا داشت. چین با وجود روابط گسترده با دیگر قدرتهای منطقهای بهویژهای جهان عرب از اطمینان راهبردی به آنها که متحدان امریکا نیز محسوب میشوند، برخوردار نیست. ایران درکنار مزیتهای ویژه که دارد، یک بازیگر دشمن امریکا محسوب میشود و در سطح راهبردی با پکن در مقابله با امریکا در ابعاد مختلف اشتراک راهبردی دارد و درعمل نیز این مسئله را به اثبات رسانده است.
راهبرد غرب با محوریت امریکا برای گسترش ناتو به شرق، بحرانآفرینیهای امریکا درتایوان و درمنطقه غرب آسیا و آسیای میانه و قفقاز بر تقویت ضرورت همکاریهای دوکشورافزوده است. دوکشور ایران وچین با امتیازات منحصربه فردی که دارند، بهترین قرینههای ممکن برای ائتلاف در برابر راهبردهای سیاسی و امنیتی غرب به عنوان دشمن مشترک محسوب میشوند که در صورت اتحاد و ائتلاف مطمئن میتوانند تأثیرات راهبردی دروضعیت منطقهای و جهانی داشته باشند. اجرای تفاهمنامه ۲۵ ساله میان دوکشور که ابعاد مختلف همکاریها درآن پیش بینی شده است، میتواند چشم انداز روشن و تعیینکنندهای را در روابط دو کشور رقم بزند. خوب است، هم اکنون که دو کشور بعد از چند سال تأخیر در اجرای تفاهمنامه ذکر شده، به ضرورت عملیاتی کردن آن وقوف بیشتر پیداکرده اند، سفر ریاست محترم جمهوری را به نقطه عطف درروابط دو کشور تبدیل کنند و با طراحی یک چارچوب منسجم و معناداری به روابط سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، دفاعی و امنیتی تهران و پکن رونق بیشتر ببخشند و با نهاییسازی توافقات گذشته تعاملات دوجانبه را از وضعیت فعلی خارج کنند تا هر دوکشور از مواهب آن بهرهمند گردند.
لازم است دفتر مطالعات سیاست بین المللی به عنوان مسئول پیشبرد این مسئله، این مأموریت ملی را پیش ببرد و با اتخاذ رویکرد عملگرایانه مأموریت محور، بااتخاذ دیپلماسی ترکیبی کشور برای پیشبرد و پیادهسازی توافقات گذشته و جدید را بعد از سفر ریاست محترم جمهوری در دستورکار قراردهد و از تجربه تلخ فرصت سوزیهای گذشته برای انتفاع کشور بهره لازم را ببرد. نکته حائز اهمیت اینکه شفافسازی نقش و جایگاه ایران در کلان پروژه یک کمربند-یک جاده که معالأسف در آن نقش چندان جدی در حوزه عملیاتی برای ایران تعریف نشده است براساس بند ششم سند، وزارت خارجه دو کشور متولی نظارت بر اجرای آن بوده و هستند، و باید در دیپلماسی کشور دردستورکارقرارگیرد.